جستجو در ارتش سرخ:

×

نویسندگان

لینک دوستان

درباره ما

    ارتش سرخ
    به وبلاگ من خوش آمدید.

امکانات جانبی

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز :
    بازدید دیروز :
    بازدید هفته :
    بازدید ماه :
    بازدید کل :
    تعداد مطالب : 382
    تعداد نظرات : 0
    تعداد آنلاین : 1


    چت



    چت روم


    تعبیر خواب آنلاین

    center>perspolisclick.blogfa.com

جستجو

تبلیغات

نویسنده : محمد گودرزى بازدید :521

تاريخ ارسال:چهار شنبه 10 آبان 1391 ساعت: 12:2
دیدگاه ها:نظرات()

علي وليکم بعدي
ولي کل مؤمن بعدي
مسند أحمد - الإمام أحمد بن حنبل - ج 4 ص 438
ما چند تا سؤال طرح کرديم اما جواب ندادند و يقين هم داريم جواب ندارند بدهند چون همان شبهه در حقيقت وبال گردن آنها شد و وزري شد و شبهه اي شد عليه آنها. آمدند گفتند: اصلاً در غدير اتفاقي نيفتاده اصلاً پيغمبر درباره علي و غير علي عليه السلام سخني نگفته است.
 ما اين را مفصل بحث کرديم. گفتند فرضاً بوده دلالتي بر ولايت و امامت اميرالمؤمنين عليه السلام نمي کند و ما گفتيم همين جمله نبي مکرم :
أ لست أولي بکم من أنفسهم
أسد الغابة - إبن الأثير - ج 3 ص 147
با آيه ۶ سوره مائده خداي متعال همان ولايتي را که براي نبي مکرم تثبيت کرده پيغمبر همان را براي امير المؤمنين عليه السلام ثابت فرمودند و حديث غدير با عبارات مختلف مطرح شد و تبريک خليفه دوم:
هنيئا لك! أصبحت وأمسيت مولى كل مؤمن ومؤمنة
السيرة النبوية - إبن كثير - ج 4 ص 417
مطرح شد. گفتند علي عليه السلام حرفي از غدير نزده. در جلسه گذشته ما با سندهاي صحيح و غير قابل مناقشه نقل کرديم كه اميرالمؤمنين به حديث غدير احتجاج و مناشده کرده و مردم را سوگند و قسم داده بر اين‌که هرکس از نبي مکرم شنيده بلند شود و آن را بگويد و مردم زيادى برخاستند و شهادت دادند.
خوب اين آقايان چه مي خواهند آيا بيشتر از اين مي خواهند ؟
حالا سؤال امروز برادر عزيزمان جناب آقاي محسني که آيا خود علماي اهل سنت در رابطه با دلالت حديث غدير  بر ولايت و امامت اميرالمؤمنين عليه السلام سخن گفته اند ؟ يا نگفته اند ؟
اين هم باز يک نمونه و يکي از تأييداتي است بر دلالت حديث غدير بر امامت و ولايت مولايمان امير المؤمنين عليه السلام .  
در رابطه با دلالت حديث غدير بر امامت و ولايت (همان طوري که اشاره کرديم هم نوعي ولايت پيامبر با علي عليه السلام )، دعا و نفرين بر ياران و مخالفان ، حديث غدير با عبارات مختلف ، تبريک خليفه دوم به امير المؤمنين عليه السلام، مناشده و احتجاج حضرت امير به غدير ، علماي اهل سنت و دلالت حديث غدير .
در اينجا من چند مورد را با تحليل هايي آورده ام . دوستان خوب دقت کنند اينها هيچکدام از علماي شيعه نيستند بلكه از شخصيت هاي برجسته اهل سنت هستند.
مدرک اول
ابو حامد غزالي متوفي ۵۰۵
من خطبته في يوم عيد يزحم باتفاق الجميعوهو يقول:
خطبه اي که پيامبر (ص) در غدير خم خوانده و همه امت اتفاق دارند بر آن فرمود :
من کنت مولاه فعلي مولاه.
بخ بخ يا أبا الحسن لقد أصبحت مولاي ومولى كل مؤمن و مؤمنة.
خليفه دوم آمد تبريک گفت و گفت امروز مولاي من و مولاي همه مؤمنين و مؤمناتي
ابوحامد غزالي مي گويد :
فهذا تسليم ورضى وتحكيم
اينها در حقيقت سخن خليفه دوم تسليم در برابر حق است و راضي به امامت اميرالمؤمنين عليه السلام و در حقيقت يک نوع قبول به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام است .
ثم بعد هذا غلب الهوى.
بعد از اين هوا بر خليفه دوم غلبه کرد
تحب الرياسة.
به خاطر رياست طلبي
وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة
به خاطر اينکه مي خواست برنامه هايي که انجام داده بودند و تصميم داشتند بعد از نبي مکرم پرچم خلافت را به دست بگيرند و آن عهد و پيماني که بسته بودند بر گرفتن خلافت بعد از پيامبر
 وخفقان الهوى في قعقعة الرايات واشتباك ازدحام الخيول وفتح الأمصار وسقاهم كأس الهوى
 جناب خليفه در راستاي فتح کشورها شراب هوس را سر کشيد و به همان اختلافات اوليه با اسلام برگشت
اين ها حرف ما نيست بلکه سخن ابو حامد غزالي است
فعادوا إلى الخلاف الأول فنبذوه وراء ظهورهم
تمام آن عهد و پيمان و اين تبريکات و تسليم در برابر اميرالمؤمنين را پشت سر انداختند.
واشتروا به ثمناً قليلا.
اين عهد پيمان الهي را با قيمت اندک فروختند.
مجموع رسائل امام غزالي کتاب سر العالمين و کشف ما في الدارين ج۱ ص ۱۸ طبق برنامه نرم افزار جامع الکبير
جالب اينجاست كه سبط إبن جوزي همين عبارت را بدون هيچ ردي نقل مي کند.
آقاي ذهبي در سير اعلام النبلاء جلد ۱۹ صفحه ۳۲۸ نقل مي کند و مي گويد :
وما أدري ما عذره في هذا.
نمي دانم با چه توجيهي آقاي ابوحامد غزالي همچنين جمله اي را گفته که عمر قبول کرد خلافت و امامت را بعد به خاطر حب رياست و هوا پرستي همه را به هم زد .
والظاهر أنه رجع عنه وتبع الحق
دارد غيب گويي هم مي کند که ظاهراً از اين حرف بر گشته است و از حق تبعيت کرده
حالا (و الظاهر) را آقاي ذهبي از کجا در آورده نمي دانيم . بعد مي گويد :
فإن الرجل من بحور العلم
ابوحامد غزالي درياي علم است
سير اعلام النبلاء ج۱۹ ص۳۲۸
در اينکه سر العالمين براي غزالي هست يا نه؟
ذهبي در سير اعلام النبلاء همين آدرس و صفحه ۴۰۳
 در لسان الميزان جلد ۲ ص ۲۱۵
و إبن جوزي در تزکية الخواص الامة ص ۶۲
 اسماعيل پاشا در ايضاح المکنون
همه استناد کردند که سر العالمين براي امام غزالي است .
اما شخصيت آقاي ابوحامد غزالي از ديدگاه اهل سنت :
جناب يافعي مي گويد:
وفضائل الإمام حجة الإسلام أبي حامد الغزالي - رضي الله تعالى عنه - أكثر من أن تحصي،
فضائل امام و حجّت الاسلام غزالي بزرگتر و بيشتر از آن است که شمارش شود:
وأشهر من أن تشهر
مشهور تر از آن است که ما بخواهيم شهرتش بدهيم بعد مي گويد :
وقد روينا عن الشيخ الفقيه الإمام العارف بالله ، رفيع المقام الذي اشتهرت كرامته العظيمة ، وترادفت ، وقال للشمس يوماً
مي گويد بر اينکه در کرامات ابو حامد همين بس که يک روزي نمازشان در حال قضا شدن بود يا اين‌كه مي آمد به سمت منزل، ديد احتمال خطر در تاريکي وجود دارد به خورشيد گفت :
قفي
همان جا سر جايت بمان مبادا غروب کني . من بروم برسم به منزلم بعدا غروب کن
فوقفت
خورشيد در آسمان متوقف شد
حتى بلغ المنزل الذى يريد من مكان بعيد
از يک جاي دور که مي خواست به منزل برود آقاي ابو حامد غزالي رسيد
مرآة الجنان وعبرة اليقظان - عبد الله بن أسعد اليافعي اليمني المكي - ج 3 ص 144
حالا اگر ما در رابطه با قضيه رد شمس از حضرت امير عليه السلام آن هم با دعاي نبي مکرم (ص) نقل مي کنيم اين آقايان دادشان در ميايد و بغض و کينه خودشان را نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام به نمايش مي گذارند. حالا بفرماييد آيا يک نفر آمده اعتراض کند که آقاي غزالي به خورشيد گفت ؟
آقاي خورشيد سر جايت بايست . ۲ساعت ،۳ ساعت ،۵ساعت تا من بروم به منزل برسم بعد غروب کن.
سيوطي مي‌گويد در رأس هر قرني يک فرد مجددي است . روايتي نقل مي کنند که در راس قرن ۵ مجدد آقاي ابوحامد غزالي بوده ، بعد مي گويد بعضي ها گفته اند :
لو کان بعد النبي نبي لکان الغزالي
اگر بنا بود بعد از پيغمبر پيغمبري مبعوث شود اون آقاي غزالي بوده است
التنبئة بمن يبعثه الله على رأس كل مائة للسيوطي  ص ۱۲
حالا من نمي دانم ديگر قضاوت را به عهده بينندگان عزيز مي گذاريم.
مدرک دوم
آقاي محمد بن طلحة شافعي است شرح حال اين آقا را هم من مي آورم . ايشان مي گويد:
فيكون معنى الحديث من كنت أولى به ، أو ناصره ، أو وارثه ، أو عصبته ، أو حميمه ، أو صديقه فإن عليا منه كذلك.
هر کس را من پيامبر ولايت تامه دارم ، ناصر او هستم ، وارث او هستم ، فاميل او هستم ، حمايت گر او هستم و هر چه که من هستم هر جايگاهي من براي مؤمنين دارم علي عليه السلام هم تمام اين جايگاه را براي مؤمنين دارد . بعد مي گويد :
و هذا صريح في تخصيصه لعلي بهذه المنقبه العلي و جعله لغيره کنفسه بما لم يجعله لغيره
اين حديث غدير نشان مي دهد اين منقبت عالي را پيغمبر اختصاص به علي عليه السلام داده و علي عليه السلام را همانند خودش قرار داده و کسي را غير از علي عليه السلام اين چنين قرار نداده است . بعد مي گويد :
وليعلم أن هذا الحديث هو من أسرار قوله تعالى
اين حديث از اسرار قول خداي عالم است
فإنه أولى بالمؤمنين ، وناصر المؤمنين ، وسيد المؤمنين ، وكل معنى أمكن إثباته مما دل عليه لفظ المولى لرسول الله ( ص ) فقد جعله لعلى عليه السلام
معناي مولا هر آنچه که ما فضيلت براي رسول الله  بتوانيم تصور کنيم تمام اينها براي اميرالمؤمنين عليه السلام ثابت است که من جمله آنها :
من کنت أولي به بالمؤمنين
ولايت تامه بر مؤمنين است
مطالب السؤول ص ۴۴
اما شخصيت آقاي محمد بن طلحه شافعي . شايد بيايند بگويند اين ها عبارت هاي يک آدم گمنامي است
آقاي ذهبي در رابطه با محمد بن طلحه شافعي مي گويد :
العلامة الاوحد
علامه بي نظير عصر خويش بوده.
كمال الدين أبو سالم محمد بن طلحة بن محمد بن حسن القرشي العدوي النصيبي الشافعي وبرع في المذهب وأصوله
هم در مذهب اسلامي و هم در فروع و اصول و در فنون کاملا يکه تاز ميدان بوده وسال ۶۵۲ از دنيا رفته
ايشان مي گويد :
العلامة الاوحد
علامه يگانه دهر خودش بوده.
سير اعلام النبلاء ج ۲۳ ص۲۹۳
آقاي أسنوي در طبقات الشافعيه مي گويد :
کان اماما
پيشواي اهل سنت بوده
بارعا في الفقه
متخصص در فقه بوده و همچنين در مسائل اختلافي
عالما بالأصلين
هم مسائل اعتقادي و کلامي و هم مسائل فقهي
رئيسا كبيرا معظما
طبقات الشافعية للأسنوي ج2 ص 503
  برمي گرديم آقاي سبط بن جوزي معاني متعدده اي را براي مولا مي آورد . دهمين معنا مي گويد :
معني الاولي
معناي مولا اولويت است
المراد من الحديث
مراد از حديث غدير
الطاعة المخصوصة
اطاعت مخصوص است . يعني پيروي بي قيد و شرط همان طوري که نسبت به رسول اکرم بوده که مسلمانان بايد مطيع بي قيد و شرط باشند اين براي اميرالمؤمنين عليه السلام است .
فتعين العاشر
با توجه به توضيحي که مي گويد ميگه که معناي متعين مولي همان معناي دهم است که اولويت است . معناش چه مي شود؟
ومعناه : من كنت أولى به من نفسه فعلى أولى به
نسبت به هر کسى من ولايت مطلقه دارم علي عليه السلام نيز نسبت به او ولايت مطلقه دارد.
ودل عليه أيضا قوله عليه السلام : ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم ؟
اين جمله ي پيغمبر که قبل از من کنت مولاه فرمود الست اولي بالمؤمنين اين بهترين دليل است که مي خواهد اون ولايت تامه خود را براي علي عليه السلام اثبات کند
وهذا نص صريح في إثبات إمامته وقبول طاعته
اين نص صريح است در قبول امامت علي عليه السلام و قبول طاعتش.
التذكرة لسبط بن الجوزي الحنفي ص ۲۰
 در خانه اگر کس است يک حرف بس است ، بعد جالب اين است که سبط بن جوزي ادامه مي دهد شعر حسان بن ثابت را که شعر مفصلي است و من فقط ۲ بيت از آن را آورده ام که مي گويد :
دليل اينکه مراد از سخن پيامبر امامت است شعر حسان بن ثابت است که بعد از خطبه غدير حسان بن ثابت برخاست و گفت: يا رسول الله اجازه مي دهي من چند شعري بگويم ؟ فرمود بگو . حسان گفت:
يناديهم يوم الغدير نبيهم * بخم فأسمع بالرسول مناديا
پيغمبر اکرم در روز غدير مسلمانان را ندا داد . سخن دل پذير او را بشنويد و به اين نداي پيغمبر گوش فرا دهيد
فقال له قم يا على فإننى
فرمود علي جان برخيز
 رضيتك من بعدى إماما وهاديا
تو را بعد از خودم امام و هدايت گر قرار دادم.
خوب اگر مولا به معناي امام نبود آقاي حسان بن ثابت از کجا فهميد اين را ؟ بعد از اين‌که اين شعر را گفت پيغمبر يک دعا کرد و گفت آقاي حسان :
يا حسان لا تزال مؤيدا بروح القدس ما نصرتنا أو نافحت عنا بلسانك
اى حسان مادامي که با زبانت از ما دفاع مي کني همواره مشمول عنايات الهي و روح القدس باشي.
بعد إبن جوزي شعر قيس بن سعد بن عباده انصاري را مي خواند :
على إمامنا وإمام * لسوانا به أتى التنزيل
علي عليه السلام امام ماست و امام غير ما که قرآن بر او نازل شده
يوم قال النبى من كنت مولاه * فهذا مولاه خطب جليل
خوب اين هم واضح و روشن است که سعد بن عباده مي گويد : امامت علي عليه السلام را پيغمبر اکرم در خطبه با عظمتي که در غدير بيان کردند اثبات کردند بعد إبن جوزي مي آيد شعر کميت را نقل مي کند مي گويد :
و يوم الدوح غدير خم
دوح اشاره به آن درخت بزرگ و کهني است که در غدير بوده ظاهراً هماني است که سايبان درست کردند براي نبي مکرم که از شدت گرما حضرت اذيت نشوند .
يوم الدوح دوح غدير خم * أبان له الولاية لو أطيعا
پيامبر اکرم ولايت علي عليه السلام را براي همه آشکار کرد، اي کاش از او اطاعت مي کردند
ولكن الرجال تبايعوها
ولکن صحابه اين ولايت علي عليه السلام را دفع کردند و پيمان شکني کردند
فلم أر مثلها خطرا مبيعا
من نديدم هيچ پيماني به اين بزرگي که اينها پيمان شکسته باشند
بعد جالب اين است إبن جوزي مي گويد: استاد عمر بن صافي موصلي اين را بينندگان دقت کنند مي گويد: شخصي که اين اشعار را سروده بود بعضي مي گويند خود کميت بوده ، شب اميرالمؤمنين را در خواب ديد حضرت فرمود: کميت اين شعر را براي من بخوان ، آمد رسيد به اين عبارتي که گفتيم :
فلم ار مثلها خطرا مبيعا
من پيمان بزرگي همانند پيمان غدير نديدم
اميرالمؤمنين فرمود يک شعري هم من اضافه کنم
فلم ارأ مثل ذلک اليوم يوما
مانند روز غدير در تاريخ بشريت روز بزرگي نبوده
و لم ارأ مثله حقا أضيع
وهمانند روز غدير که حق بزرگي ضايع کردند و زير پا گذاشتند سابقه نداشته اين را ايشان در تذکرة الخواص الامة ص ۳۰ تا ۳۴ ايشان نقل مي کند .
اما شخصيت إبن جوزي:
 يک وقت آقايان نگويند که اصلا از إبن جوزي نقل نکنيد که آدم چنين و چنان است بفرماييد: آقا شما راست مي‌گوييد يا ذهبي راست مي گويد ؟ ذهبي درباره إبن جوزي مي گويد :
الامام
امام به هرکس نمي گويند
الواعظ المورخ
تاريخ الإسلام - الذهبي - ج 48 ص 183
تا اونجايي که ايشان مي گويد
و کان اماما فقيها واعظا وحيدا في الوعظ
آقاي إبن جوزي امام فقيه واعظ و خطيب توانا و يگانه واعظ عصر خويش بوده
علامة في التاريخ و السير
علامه در تاريخ و سيره بزرگان بوده
وافر الحرمة صاحب قبول تام
داراي ارج و احترام ويژه و مورد قبول همه بوده
بفرماييد . آيا دليل و استدلال بهتر از اين مي‌خواهيد ؟ اين إبن جوزيه با اين دليل محکم . البته شخصيت هاي ديگر درباره إبن جوزي سخن زياد دارند من براي اختصار عبارت ذهبي را آورده ام که ديگر آقايان نتوانند إن قلتي داشته باشند . بعد گنجي شافعي همين تعبير را دارد ، تقي الدين مقريزى همين تعبير را دارد. مولوي محمد اسماعيل دهلوي که دارد برادر زاده عبد العزيز دهلوي صاحب کتاب تحفه إثني عشريه اون هم همين تعبير را دارد . اگر بخواهيم اين قضيه را بخواهيم ادامه دهيم من گمان مي کنم به سؤالات ديگري که شما فراهم کرديد نمي رسيم . و همين اندازه ما إکتفا مي کنيم . در خانه اگر کس است يک حرف بس است ، البته براي کساني که گوش شنوا و چشم بينا دارد مثل اونهايي که
يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
سوره بقره ص ۱۷۱
مجري:
اميدواريم عزيزاني که اين مطالب را شنيدند بروند مطالعه کنند و ببينند که آيا اينها صحت دارد يا ندارد و خودشان قضاوت کنند تا اين مباحث برايشان قابل استفاده باشد . بحث اعترافاتي که حضرت علي عليه السلام خودشان داشتند و اقراراتي که نسبت به حديث غدير گرفته شده . اين آقايان هم خيلي مي گويند که کجا داريم اميرالمؤمنين در ۵ سال خلافت چيزي گفته باشد؟ . بحث رحبة که حياط مسجد بوده و حضرت اعتراف گرفته از صحابه که کدام شما بوديد ، کجاست ؟ شما را قسم مي دهم ؟ کدام شما بوديد که پيغمبر روز غدير خم دست من را بلند کرد و اين مباحث را گفت. من مي خواستم اين را سؤال کنم که در بعضي روايات آمده که بعضي از صحابه کتمان کردند که پيامبر در غدير قضيه اي گفته باشد مانند  آقاي زيد که اميرالمؤمنين از او پرسيد شما نبوديد آنجا ؟ گفته من کهولت سن دارم فراموش کردم . آيا در تاريخ آمده است که افرادي که کتمان کردند حضرت علي عليه السلام آنها را نفرين کرده باشد؟
استاد قزويني:
سند اول:
آقاي احمد بن حنبل نقل مي کند که وقتي مردم در رابطه با خلافت علي عليه السلام اعتراض داشتند اميرالمؤمنين نيامد بگويد: در انتخاب من صحابه اجماع کردند ، مهاجرين و انصار اجماع کردند ، شورا بوده؛ بلکه مردم را جمع کرد و آنها را قسم داد گفت: شما را به خدا قسم مي دهم هر کس در غدير آنچه که از پيغمبر شنيده بلند شود و بگويد. روايت است که :
ثلاثون من الناس
۳۰ نفر از مردم ، در برخي از روايات دارد که ۱۲ نفر آنها از بدريون بودند صحابه اي که در جنگ بدر بودند و در بعضي از جاها دارد که أبو نعيم دارد :
قال ناس کثير
تعداد زيادي برخاستند گفتند: پيغمبر اکرم در روز غدير فرمود :
أتعلموني أني أولي بالمؤمنين من أنفسهم
که همان اشاره به ولايت تامه و بعد فرمود :
من کنت مولاه فهذا علي مولاه
مسند احمد ج ۴ ص۳۷۰
مجمع الزوائد هيثمي ج۹ ص۱۰۴
مي گويد اين روايت صحيح است. ألباني هم مي گويد شرط صحيح بخاري را دارد . با توجه به اين قضيه ما مي‌رويم دنبال سؤالي که جناب آقاي محسني کردند .
اميرالمؤمنين نسبت به کساني که کتمان کردند نفرين کرد و نفرين علي عليه السلام هم آنها را گرفت . أحمد بن حنبل مي گويد اميرالمؤمنين در رحبه آمد گفت شما را به خدا قسم مي دهم هرکس از شما شنيده در غدير پيغمبر در حق من چه گفته بلند شود و بگويد ، اينجا دارد که ۱۲ نفر بلند شدند  بعد مي گويد :
فقام الا ثلاث
۳ نفر از صحابه که در غدير بودند
لم يقوموا
برنخاستند
فدعا عليهم
علي عليه السلام به آنها نفرين کرد
فأصابتهم دعوته
نفرين علي عليه السلام هم آنها را گرفت
مسند احمد ج ۱ ص ۱۱۹ حديث ۹۶۴ بر مبناي نرم افزار الجامع الکبير
همين عبارت را آقاي إبن کثير دمشقي در البداية و النهاية ج ۵ ص ۲۱۱ نقل مي کند . جناب مقدسي در احاديث المختارة در ج۲ ص۲۷۴ که ملتزم به صحت رواياتش است که إبن تيميه هم تصريح دارد نقل مي کند . اين يک سند
سند دوم
آقاي بلاذري اون ۳ نفري را که آنجا بود نام مي برد . مي گويد که اميرالمؤمنين بالاي منبر بوده ، يعني مشخص است چندين بار مردم را سوگند داده و احتجاج کرده . در اينجا مي گويد :
على على المنبر
در بالاي منبر بوده فرمود :
 قسم مي دهم هرکسي که از پيغمبر در غدير خم هر چه شنيده بگويد ، مي گويد مردمي که آنجا بودند بلند شدند همه شهادت دادند .  زير منبر أنس بن مالک ، براء بن عازب و جرير بن عبدالله بوده اند
فأعادها فلم يجبه أحد ( منهم )
علي عليه السلام دوباره سوگند داد ولي اين ۳ نفر هيچکدام بلند نشدند . اميرالمؤمنين فرمود:
اللَّهمّ من كتم هذه الشهادة وهو يعرفها فلا تخرجه من الدنيا حتى تجعل به آية يعرف بها
خدايا آنهايي که در غدير شنيدند سخن پيغمبر را و امروز شهادت ندادند به يک بلايي گرفتار کن که همه ببينند آن بلا را .
بعد ابو وائل مي گويد :
فبرص أنس
أنس بن مالک به بيماري پيسي گرفتار شد . بيماري پيسي يک سفيدي زشتي است در صورت که طرف را بي قيافه مي کند و به ميمون شبيه مي کند .
 وعمى البراء 
هم کور شد
ورجع جرير أعرابيا بعد هجرته
جرير بن عبدالله هم کل حافظه اش را از دست داد و در منزل مادرش جان به جان آفرين تسليم کرد رفت
انساب الاشراف بلاذري جلد ۱ ص ۲۸۹بر مبناي الجامع الکبير
ج ۲ ص ۱۵۶ بر مبناي مکتبة اهلبيت
من اين را آوردم براي اينکه دوستان بعضي مکتبة اهلبيت را دارند و بعضي الجامع الکبير
سند دوم :
إبن قتيبه دينوري مي گويد :
أنس بن مالک کان بوجهه برص
بيماري پيسي داشت
وذکرقوم ان عليا سأله عن قول رسول الله
علت اين پيسي قومي گفتند که اميرالمؤمنين قسم داد گفت هرکس در غدير بوده بلند شود و بگويد که تعدادي بلند شدند ولي أنس بلند نشد حضرت علي عليه السلام گفت چرا بلند نمي شوي؟
فقالت کبرت سني و نسيت
پير شدم و فراموش کردم .
اميرالمؤمنين هم مي گويد خدايا اگر دروغ مي گويد او را به يک بيماري گرفتار کن که با عمامه هم نتواند بپوشاند . به خاطر همين مرض پيسي گرفت . مرضي که خيلي بد است و طرف را بد قيافه مي کند که حتّي زن و بچه هم رغبت نمي کنند به صورت او نگاه کنند .
المعارف إبن قتيبة ج۱ ص ۵۸۰ بر مبناي الجامع الکبير که از کتابهاي معتبر اهل سنت است
سند سوم:
زيدبن أرقم که يکي از شخصيت هاي برجسته صحابه است راوي هم طبراني است ، خلاصه قضيه مناشده و قسم دادن علي عليه السلام را مي آورد و زيد بن أرقم مي گويد :
فکنت فيمن کتم
من جزء کساني بودم که علي عليه السلام مرا سوگند داد بلند شو و هرچه از پيغمبر شنيدي بگو ولي من بلند نشدم و کتمان کردم
فذهب بصري
چشمم را از دست دادم
و کان علي دعي علي من کتم
نفرين کرد برکسي که حديث غدير را کتمان کند و شهادت ندهد . خوب اين آقايان بيايند جواب بدهند اگر راست مي گويند و واقعا مريض نيستند گرچه نفاقشان کاملاً براي ما روشن است چرا که اينها همه از منابع اهل سنت است . معجم کبير طبراني ج۵ ص ۱۷۱ و همچنين در حديث ۴۹۸۵ و هم ۴۹۸۶. هيثمي هم مي گويد که اين عبارت را در رجال أوسط آوردند که همه ثقات هستند.
مجمع الزوائد ج ۹ ص۱۰۶
سند چهارم:
إبن اثير جزري در اسد الغابه که تنها کتاب مورد اعتماد اهل سنت است که در بحث رجال و از شخصيت هاي صحابه روايت را نقل مي کند که :
علي عليه السلام نشد الناس في الرحبة
در رحبه مردم را قسم داد که هرکس از پيغمبر حديث غدير را شنيده برخيزد و شهادت دهد .
وکتم قوم
تعدادي از صحابه کتمان کردند و بلند نشدند
فما خرجوا من الدنيا حتّي عمو
اينها از دنيا نرفتند جز اينکه خداي عالم به خاطر نفرين علي عليه السلام آنها را کور کرد
واصابتهم آفة
نفرين علي عليه السلام گرفت و گرفتار شدند از آنها يکي يزيد بن وديعه و عبد الرحمن بن مدلج است .
اسد الغابه ج ۳ ص ۵۰۸ بر مبناي الجامع الکبير که نرم افزار اهل سنت است .
 باز هم ما مي گوييم که آقايان شيعه ها ، آقايان اهل سنت ، آقايان وهابيون قضاوت را به شما وا مي گذاريم . شما اينها را ببينيد اينها اگر راست مي گويند جواب بدهند . اگر بنا بر فحش است زنان فاحشه بهتر از اينها بلد هستند فحش بدهند . فحش دادن که هنر نيست اراذل و اوباش هم بلد هستند فحش بدهند گرچه اين فحش دادن را اينها از جدشان و مولايشان معاويه به ارث بردند و ما انتظار غير از اين نداريم و اگر غير از اين بود ما بايد تعجب مي کرديم . از کوزه همان برون تراود که در اوست. و ما هم خدا را شاکريم که با همين فحش ها بهترين خدمت را به ما شيعه ها مي کنند . حتّي چندي قبل ۳-۴ تا از مولوي ها از اهل سنت که مشرف به مذهب شيعه شده بودند آمدند دفتر شبکه صحبت بود . البته ۲هفته قبل همايشي بود که حدود ۳۰-۴۰ نفر از مولوي هايي که جديداَ شيعه شدند که عمدتا هم به برکت همين شبکه هاي وهابي شيعه شدند اينها قبلاَ حرف هاي ما را يک طرفه مي شنيدند و مي گفتند که علماي ما جواب دارند ولي وقتي اين شبکه هاي وهابي آمدند ميدان ما حرف زديم اينها هم حرف زدند ، ما نسبت به اهل سنت با تجليل و احترام ، ولي اينها شروع به فحاشي کردند. شايد با قاطعيت عرض کنم هفته اي ما از استان هاي مختلف و از کشورهاي مختلف مي آيند و مشرف به مذهب شيعه مي شوند و تعدادي از اينها مي گويند علت تشيع ما همين شبکه هاي وهابي است.
تعرف الاشياء بأضدادها
ما واقعا ممنون هستيم . پريشب حضرت آية الله مکارم تلفن کردند و کاري با بنده داشتند صحبت شد گفتم: اين آقايان مدتي است که برنامه گذاشتند در رابطه با خمس که آي مردم خمس ندهيد خمس خلاف است در کتاب هاي شيعه روايتي درباره خمس نداريم . حضرت آية الله مکارم شيرازي گفتند: از قول من به اينها بگوييد از روزي که اينها عليه خمس برنامه گذاشتند مردم وجوهات بيشتري مي‌دهند به اينها بگوييد به برنامه هايتان ادامه دهيد اين به نفع ما است. چون مردم تصور مي کردند فقط در گذشته خمس دادن به عنوان وجوهات يک وظيفه شرعي است ولي امروز احساس مي کنند وجوهات و خمس دادن واقعا اينها را عصباني مي کند .
مجري:
چرا بعضي از علماي اهل سنت هراس داشتند فضائل حضرت امير (ع) را بگويند آيا همين خفقاني که وجود داشته که حتّي جلوي حضرت امير هم نمي گفتند يا اين‌که بغضي داشتند نسبت به ايشان که نمي توانستند فضائل را بگويند ؟
استاد قزويني:
اين را من يک اشاره‌اي مي کنم و در جلسه بعد مفصل بيان مي کنيم اين‌که تعدادي از صحابه و تعدادي از محدثين وحشت داشتند از نقل حديث فضائل اميرالمؤمنين من از عزيزان اهل سنت تقاضا دارم به اين بخش از عرايض من گوش کنند و ببينند مظلوميت اميرالمؤمنين در چه حد بوده . وقتي ما در زيارتنامه علي عليه السلام مي خوانيم :
السلام عليک يا اول مظلوم ظلم حقه
يا اميرالمؤمنين مي گويد: حسن جان از روزي که پيامبر (ص) از دنيا رفته مظلوميت از من جدا نشده است. يا آن عربي که مي گويد: يا علي در حق من ظلم شده . حضرت مي فرمايد بيا نزديک منبر و مي فرمايد : اگر در حق تو يک ظلم شده در حق من به تعداد ريگ هاي بيابان ظلم شده است بيا با هم نفرين کنيم نسبت به کسي که در حق ما ظلم کرده است .
ما معتقديم اهل سنت نسبت به اميرالمؤمنين و أهل بيت علاقمند هستند.
مدرک اول :
مغيره هست متوفي ۵۰ ، صعصعة بن صوحان متوفي۵۶ است که تقريبا اوائل قرن اول زندگي مي کردند که مغيره به صعصعة بن صوحان مي گويد :
وإياك أن يبلغنى عنك أنك تظهر شيئا من فضل على علانية
مبادا به گوش من برسد که چيزي در فضل علي بن ابيطالب بيان کردي
أنا أعلم بذلك منک
من در رابطه با فضائل حضرت از تو اطلاعاتم بيشتر است
ولکن هذه السلطان قد ظهر
ولي اين معاويه ، اين شاهنشاه خالي از مهر بني اميه آمده و سلطنت را به دست گرفته
قد أخذنا بإظهار عيبه للناس
شروع کرد عيوباتي از علي عليه السلام براي مردم بيان مي کند بعد مي گويد:
فإن كنت ذاكرا فضله فاذكره بينك وبين أصحابك وفى منازلكم سرا
خيلي جالبه مى‌گويد: اگر بناست فضيلت علي عليه السلام را بيان کنيد برويد در پشت درهاي بسته منزلتان به صورت سرّي و مخفيانه در ميان فقط دوستان نزديک خود فضائل علي عليه السلام را مطرح کنيد
أما علانية في المسجد فان هذا لا يحتمله الخليفة لنا
اين آقاي معاويه به ما اجازه نمي دهد فضايل علي عليه السلام در مسجد بيان شود .
تاريخ طبري ج ۴ ص ۱۴۴
کامل إبن اثير ج ۳ ص ۴۰۳
دوستان شما بيايد قضاوت کنيد ما هيچ حرفي نمي زنيم .
مدرک دوم :
سعيد بن جبير متوفي ۹۵ حاکم نيشابوري با سند صحيح نقل مي کند مي گويد: مالک بن دينار از سعيد بن جبير سؤال کردم که آن کسي که پرچم دار پيغمبر بوده کي بوده؟
فنظر إلى وقال كأنك رخى البال
 مثل اين‌که تو سرت درد مي کند و دنبال دردسر مي گردي .
فغضبت
از اين حرف إبن جبير خيلي عصباني شدم
 وشكوته إلى إخوانه
رفتم پيش بردرانش شکايت کردم
الا تعجبون من سعيد انى سألته من كان حامل راية رسول الله صلى الله عليه وآله فنظر إلى وقال إنك
لرخى البال قالوا انك سألته وهو خائف من الحجاج قالو انک سالته و هو خائف من الحجاج
گفتند که او وحشت دارد از حجاج بن يوسف ثقفي .
خوب چه کرده مگرعلي بن ابي طالب ؟ سعيد بن جبير چي مي خواهد بگويد ؟ آقا پرچمدار پيغمبر چه کسي   بوده ؟
بعد مي گويد الان برو از او سؤال کن که حجاج به درک واصل شده ، رفتم سؤال کردم گفت :
کان حاملها علي رضي الله عنه
پرچمدار پيغمبر در جنگها علي بن ابيطالب بوده . حاکم نيشابوري هم مي گويد :
هذا صحيح الاسناد
مستدرک ج ۳ ص ۱۳۷
مدرک سوم:
حسن بصري است، ديگر من گمان مي کنم و اين فراتر از تعريف است ، راوي يونس بن عبيد است مي گويد :
سألت الحسن قلت يا أبا سعيد أنک تقول قال رسول الله قال رسول الله وأنک لم تدرکه
هميشه از پيامبر نقل مي کني و قال رسول الله مي گويي، در حالي که تو پيامبر را درک نکردي ، بعد حسن بصري مي گويد: بله من پيامبر را درک نکردم و هر روايتي از علي عليه السلام مي شنوم اين را از زبان پيامبر نقل مي کنم . چرا ؟
إني في زمان لا استطيع عن أذکر عليا
ما در يک عصري زندگي مي کنيم که جرأت اين‌که نام علي عليه السلام را به زبان بياوريم را نداريم آقايان اهل سنت شما بياييد و قضاوت کنيد .
تهذيب الکمال ج ۶ ص ۱۲۴
اين مطلب در بحار الانوار و مستدرک الوسائل نيست. تهذيب الکمال مزي از کتابهاي معتبر تراز اول رجال آقايان اهل سنت است حسن بصري هم از شخصيت هاي برجسته است و از اين افراد گمنام نيست مي گويد:
  في زمان لا استطيع عن اذکر عليا
حتّي روايت از علي نمي توانم نقل کنم تمام رواياتي که از علي عليه السلام شنيدم از زبان پيغمبر نقل مي کنم
آيا اين ها را براي شما گفتند ؟ آقايان مولوي ها ، آقايان ماموستاها ، آيا اين آقايان وهابي ها جرأت مي کنند اينها را بگويند ؟ اگر اينها را بگويند آبرو و حيثيتشان مي رود
مدرک چهارم :
آقاي اوزاعي است و زهري از شخصيت هاي برجسته و از کساني که اينها همه علماي سلطنتي هستند إبن اثير روايتي را از اوزاعي در رابطه با حديث کسا نقل مي کند مي گويد که :
ان الاوزاعي لم يرو في فضائل حديثا غير هذا
مي گويد که اوزاعي غير از يک روايت هيچ روايتي در فضائل علي عليه السلام نقل نکرده
 وکذلک زهري
و همچنين شهاب الدين زهري متوفي ۱۲۴ يک روايت بيشتر در فضيلت علي عليه السلام نقل نکرده است . چرا ؟
کانا يخافان بني أميه
اينها از بني اميه لعنهم الله شجره ملعونه در قرآن وحشت داشتند
اسد الغابه إبن اثير جزري ج ۲ ص ۲۰
دوستان عزيز اهل سنت شما بياييد قضاوت كنيد يک مقداري و به اندازه يک سر سوزن در اين مطالبي که از منابع اهل سنت که ۱ مورد و ۲ مورد و ۳ مورد نيست، صدها مورد از اين ها هست و جالب اين است که خطيب بغدادي يک داستاني نقل مي کند که خيلي جالب است
مي گويد: فتح بن شخرف مي گويد که من دو تن را در خواب ديدم به نفر اولي گفتم شخص پشت سر توست کيست ؟ گفت اين علي بن ابيطالب است . بعد خواستم سؤال از او کنم گفت : چرا از خود علي عليه السلام سؤال نمي کني؟ از خود علي عليه السلام سؤال بپرس . ميگويد :
أخشي ان يقول الناس أني رافضي
مي ترسم تو خواب از علي عليه السلام سؤال کنم فردا مردم به من رافضي بگويند.
ببينيد تو خواب هم مردم وحشت دارند از علي عليه السلام سؤال کنند جنايات بني اميه به کجا رسيده وحشت به کجا رسيده خفقان به کجا رسيده اين با کدام منطق عقلي شرعي ،ديني ،انساني تطابق دارد ؟ آيا در وحشيگري هاي جنگل آمازون هم همچنين وحشتي بوده ؟ بعد در رابطه با ابوحنيفه صحبت شد مي‌گويد که حسن بصري هرکجا از علي بن ابيطالب مي خواست مطلبي نقل کند مي گفت :
أبو زينب
از پدر زينب همچنين روايتي است . بفرماييد آيا اين قضايا چه هست؟ . أبان بن أبي عياش مي گويد : به حسن بصري گفتم که اين برنامه ها چيست ؟ مي گويد که اگر همچنين کاري نکنم حکومت گردن من را مي زند و اگر به اين شکل نباشم بالاي چوبه دار هستم .
 اينها يک نمونه بود و انشا الله در جلسه بعدي اگر همين سؤال را ادامه دهيد توضيح مي دهم . آنچه ظلم هايي را که بر علماي اهل سنت شده هر کدام خواستند يک شهامت به خرج بدهند يک کوچکترين جرأتي به خرج بدهند بدترين شکنجه ها و بدترين آزار ها را داده اند ، حتّي بعضي ها جرأت کردند رفتند بالاي منبر يک حديث در فضيلت اميرالمؤمنين گفتند کشاندنشان پايين کتک زدند و منبر را آب کشيدند . منبري که فضائل حضرت علي عليه السلام در آنجا گفته شود نجس است . آقا اين ها را هم براي مردم بگوييد . حضرات مولوي ها ، حضرات ماموستاها ، آقايان مفتي ها آيا اين ها را نمي دانيد يا مي دانيد ؟ اگر واقعا مي دانيد و براي مردم نمي گوييد مصداق
يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا
سوره بقره آيه ۱۵۹
است. و اگر نمي دانيد عذر بدتر است
ان کنت تدري فتلک مصيبة
اگر واقعا مي دانيد و نمي گوييد اين واقعا مصيبتي است
وإن کنت لا تدري فمصيبة أعظم
اگر نمي دانيد مصيبت بزرگتر است که اين مطالب را نمي دانيد حد اقل اگر امشب اين مطالب را شنيديد اين قضايا را برادران عزيز سروران من عزيزان من براي مردم بيان کنيد . آقايان اهل سنت از مولوي ها سؤال کنيد . اين آقاياني که مي آيند در اين شبکه هاي نفاق صحبت مي کنند و فحش مي دهند به جاي اينها سؤال کنيد که اينها در کتاب هاي ما است چرا اينها را بيان نمي کنيد ؟ آيا اين مصداق همان جمله اميرالمؤمنين نيست ؟
ما زلت مظلوما مذ ولدتني امي
از روزي که مادر مرا زاييده مظلوميت از من جدا نشده
کار علي عليه السلام به کجا رسيد؟ مي گويد :
فصبرت وفى العين قذى . وفى الحلق شجا
نهج البلاغة - خطب الإمام على ( ع ) - ج 1 ص 31
در برابراين ظلم ها تحمل کردم در حالي که خار در چشمم بود و استخوان در گلويم بود .
تمام مردم از ظلم حاکمان مي ترسيدند و لي من علي عليه السلام از ظلم ملت مي ترسم. اينها چيه ؟ کار علي عليه السلام به کجا رسيد که مي گويد : خدايا مرگ علي عليه السلام را برسان از دست اين ملت راحت شوم . خدايا مرا به بهتر از اين ها نصيب کن و اين ها را به بدتر از من مبتلا کن . آيا اين مظلوميت علي عليه السلام گفتني نيست ؟ شنيدني و نقل کردني نيست ؟ امروز هم باز آن خفقان بني اميه مطرح است ؟ نمي دانم قضيه چه است ولي بدانند همه، اولين محکمه اي که در فرداي قيامت به پا مي شود محکمه رسيدگي  به مظلوميت علي عليه السلام است . آنهايي که در عصر علي عليه السلام در حق علي عليه السلام ظلم کردند و آنهايي که امروز در حق علي عليه السلام ظلم مي کنند و اين حقايق را بيان نمي کنند همه در محکمه عدل علي عليه السلام آنجا گرفتار و محاکمه خواهند شد بترسيد از روزي که در محکمه داور خداي عالم قاضي پيامبر اکرم و مدعي امير المئومنين و أهل بيت سلام الله عليهم باشد .
بيننده اول : مشکور از آلمان     
به محضر آيت الله عزيز و بزرگوار سيدنا و مولانا قزويني عزيز و خدمت شما آقاي محسني و ساير همکاران سلام و عرض ادب دارم
استاد قزويني:
اول خودتان را معرفي کنيد آقاي مشکور تا ما بيشتر بشناسيم
بيننده:
بنده افتخار دارم که شاگرد آيت الله قزويني هستم و اين براي من افتخار است
استاد قزويني :
شما همان برادر بزرگواري هستيد که ما در آلمان بوديم به زحمت افتاديد و در خدمتتان بوديم يا از فاميل هاي آقاي مشکور هستيد ؟
بيننده :
بله خودم هستم حاج آقا
استاد قزويني:
ما بعد از اون چند بار زنگ زديم تلفن حضرت عالي تا تشکر کنيم از اين بزرگواري هاي شما ، ما آلمان بوديم اين بزرگوار زحمت زياد کشيدند در مساجد و شهرهاي مختلف در خدمتشان بوديم براي سخنراني ، شايد بگويم ۹۰ درصد موفقيت هاي ما از حضور در مجامع اسلامي برادر عزيزمان جناب آقاي مشکور بودند من از اينجا رسماً از شما تشکر مي کنم و يقيناً حضرت عالي براي أهل بيت کار کرديد و ذکر خير شما هم در محضر برخي از مراجع عظام تقليد که ما گزارش آلمان را مي داديم عرض کرديم . در خدمت شما هستيم آقاي مشکور:
بيننده:
اينکه شما محبّت فرموديد تماس گرفتيد و من نتوانستم دوباره عرض ادب کنم به هر صورت از دعاي خير شما و ذکر خيري که در محضر پيشوايان مذهبي ما داشتيد به خودم مي بالم
نکته اول راجع به بحث امروز که بعد از ۲۵سال طلبگي و زانو زدن در محضر مراجع تقليد و علماي بزرگ از جمله حضرت عالي خودم امروز به عنوان يک مسلمان فارغ از اين جوِّ جنجالي و پر چالشي که در رسانه هاي وهابي و بقيه ايجاد شده اين نوري که شبکه ولايت تحت نظر مرجعيت و ارشاد حضرت عالي است من احساس مي کنم که در کنار اون فضاي آلوده که رسانه هاي وهابي و تندروان ديگر ايجاد کردند آرامش را ، علم را ، معنويت را به خانه ها و محيط هاي اسلامي اعم از شيعه و سني دوباره رجعت داده است . من خواستم که اولاً تشکر کنم از اين فضاي نوراني و معنوي و آرام که صلح و عدالت رفتن به سوي قرآن و اسلام واقعي و أهل بيت است . واين برنامه را که من امروز ديدم با خانواده و دوستان  شايد براي اولين بار در يک رسانه اي که ميليون ها انسان مسلمان اين ها را مي بينند حجّت را خداوند از زبان حضرت آية الله قزويني بر همگان تمام کرد و حجّت را بر علماي شيعه تمام کرد که اينها مي توانند با اين برهان متين و با اين برهان قاطع و فرهنگي که از أهل بيت صلوات الله عليهم به ارمغان گرفتيم و افتخار داريم در حالي که شيعه مورد آماج حملات است ما در جامعه شيعه خودمان کسي را داريم مثل آيت الله قزويني که از همين جا بنده و همه دوستاني که در اين سمت کره خاکي در آلمان هستيم دست ايشان را مي بوسيم و دعا مي کنيم که ايشان در زمان ظهور حضرت حجّت انشالله از سربازان خاص اين حضرت باشند و انشاالله که همين امشب وجود مقدس امام زمان عنايت خاص و ويژه اي به شما بفرمايد . بنده به ياد يکي از شعرهايي افتادم که اون شاعر عزيز فرموده بود که :
اي معلم اي نفس در جان من   اي معلم خون هر شريان من
اي معلم اي تجلي گاه من     اي که نورت پرتو ايمان من
 وجود حضرت علامه قزويني و شاگردان ايشان و اين مکتب فکري و انديشه ايشان براي همه مسلمانان الگوست براي پيدا کردن حقيقت و در عين حال تاکيد بر دوستي و برادري با اهل سنت واقعي و همه دوستان و مسلمان که براي عزّت و عظمت اسلام مي انديشند .
من ياد اون حديث حضرت امام صادق سلام الله عليه افتادم که آقا فرمودند به جندب :
يا إبن جندب لو أن شيعتنا استقاموا لصافحتهم الملائكة ، ولأظلهم الغمام ، و لأشرقوا نهارا ، ولأكلوا من فوقهم ومن تحت أرجلهم ، ولما سألوا الله شيئا إلا أعطاهم .
تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) - ابن شعبة الحرانى - ص 302
انشاالله با اين شبکه ولايت من فکر کنم مرزهاي تعصب پاک خواهد شد و عزّت و عظمت براي مسلمين و پيروان أهل بيت باز خواهد گشت و در عين حال اين ياوه گويي هايي که بعضي از اين شبکه هاي مشکوکي که هيچ ارتباطي با مرجعيت و حوزه ندارند و مايه ننگي براي حفظات ما هستند متاسفانه از کانال هاي خاصي هم حمايت مي شوند اما ألحمدلله کانال ولايت را داريم و استاد قزويني را داريم و به شما دعاي خير مي کنم و از شما از طرف خودم و همه مؤمنيني که در آلمان هستند کمال سپاسگذاري را مي کنم . اينجا خانواده همه جمع هستند و التماس دعا دارند خدمت شما .
استاد قزويني:
مويد و موفق باشيد انشاالله اگر ايران تشريف آورديد حتماً ما در ايران زيارتتان بکنيم جناب آقاي مشکور .
بيننده: عبدالله از عراق (اهل سنت)
تشکر مي کنم از استاد قزويني خيلي خوب صحبت مي کند . آقاي قزويني هرگاه مي گويند که برادر اهل تسنن من خيلي خوشحال مي شوم اما اين اگر فقط حرف باشد به هيچ دردي نمي خورد آقاي عزيز . ما أ
"> می پسندم نمی پسندم
مطالب مرتبط
بخش نظرات

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







چت باکس


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

ارتباط با مدیر

پشتيباني آنلاين

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب کل مطالب : 382
کل نظرات کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا تعداد اعضا : 1

آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز بازدید امروز :
بازدید دیروز بازدید دیروز :
ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
آي پي امروز آي پي امروز : 0
آي پي ديروز آي پي ديروز : 0
بازدید هفته بازدید هفته :
بازدید ماه بازدید ماه :
بازدید سال بازدید سال :
بازدید کلی بازدید کلی :

اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی آی پی : 18.117.182.179
مرورگر مرورگر :
سیستم عامل سیستم عامل :
تاریخ امروز امروز :

نظرسنجي

نظر شما درباره ى وبلاگ من چيست؟

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

» رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ALI و آدرس ahmad1378.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود